اعاده حیثیت در قانون مجازات اسلامی
اعاده حیثیت یا ادعای شرف در مواردی به وجود می آید که آبروی فرد در اثر یک اتهام یا یک نسبت بیجا دچار آسیب می گردد و در مواردی که شان، جایگاه و موقعیت افراد دچار خدشه می گردد، و دید و نگرش جامعه نسبت به او تغییر خواهد کرد برای جلوگیری از ادامه دار بودن آثار نسبت دادن یک اتهام اعاده حیثیت مطرح می گردد. اعاده حیثیت یعنی بازگرداندن اهلیت و موقعیت فرد به وضع سابق
اعاده حیثیت یعنی چه ؟
اصطلاح اعادهی حیثیت در قانون مجازات اسلامی و قانون آیین دادرسی کیفری به کار رفته است که در هر یک از این دو قانون نیز معنای خاصی دارد. این دو معنا عبارت است از:
اعادهی حیثیت در معنای اول، بدین مفهوم است که زیانهای مادی و معنوی ناشی از نسبت دادن ناروای اتهام به اشخاص بیگناه، با شیوههایی مانند اعلام عمومی در رسانهها و پرداخت خسارت، جبران شود.
مقصود از اعادهی حیثیت در معنای دوم، رفع محرومیت از حقوق اجتماعی است که بر اثر ارتکاب جرم بر مجرم تحمیل شده است. نوع دوم از اعادهی حیثیت با پاک شدن محکومیت کیفری از سجل کیفری صورت میپذیرد.
معنای اول اعاده حیثیت
در عرف عامه اگر شخصی بدون علت دچار سلب آبرو و حیثیت گردد در اصطلاح مردم حیثیتش هتک شده است. یا حتی حیثیت او از بین رفته است. یعنی شخص بدون اینکه جرمی انجام دهد به آبرو و شرفش تجاوز شده است.
اعاده حیثیت عرفی در جرایم زیر اتفاق می افتد:
افترا: فردی جرمی را به دیگری نسبت دهد، بدون آن که قادر به اثبات آن باشد. در افترا مهم ترین نکته دروغ بودن عمل نسبت داده شده است. افترا به دو قسمت قولی و عملی تقسیم می گردد. آنچه بیان شد افترا قولی بود. در افترا از طریق فعل که بر خلاف افترای قولی یک جرم مقید است عبارت است از قرار دادن الات و ادوات جرم در لباس و جیب و کیف و دیگر اشیا متعلق به فرد که شخص در اثر این عمل دچار تعقیب می گردد.
نشر اکاذیب: اظهار و گفتن دروغ یا نسبت دادن امری خلاف واقع چه به طور صریح چه به طور نسبی به دیگری ولی حتما باید به صورت کتبی انجام بگیرد که از طریق فضای مجازی نیز محقق می شود.
تهمت: توهین از قبیل فحاشی و استعمال الفاظ رکیک که مخاطب آن، حتما اشخاص حقیقی می باشند.که مثل نشر اکاذیب از طریق فضای مجازی نیز محقق می شود.
هجو: هر کس با نظم یا نثر یا به صورت کتبی یا شفاهی به دیگری توهین کند و یا هجویه را منتشر نماید
همین که شخصی در معرض اتهامی قرار میگیرد، آبرو و اعتبار اجتماعی او نیز به خطر میافتد. بازگرداندن آبروی از دسترفته به ویژه در جوامع کوچک (که در آن اکثر مردم یکدیگر را میشناسند) مستلزم گذشت زمان طولانی و تحمل سالها رنج و دشواری است. بنابراین برای حفظ حقوق یکایک شهروندان لازم است طرح هرگونه ادعایی علیه اشخاص مبتنی بر جهات قانونی و دلایل کافی باشد تا اعتبار هیچ شهروندی بیجهت خدشهدار نشود. پس از شروع به رسیدگی قضایی نیز لازم است حداکثر احتیاط بهکار گرفته شود تا بر اثر غرضورزی شاکی یا تبانی شهود یا اشتباه قاضی، افراد بیگناه محکوم به مجازات نشوند و در صورتی که پس از رسیدگی قضایی معلوم شود که انتساب اتهام به متهم صحیح نبوده، ضرورت دارد که علاوه بر صدور حکم برائت متهم، لطمهای که بر حیثیت اجتماعی او وارد شده، بهنحو مناسبی جبران شود.
اصل 171 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران با توجه به اهمیت این موضوع تأکید کرده است: «هرگاه در اثر تقصیر یا اشتباه قاضی در موضوع یا در حکم یا در تطبیق حکم بر مورد خاص، ضرر مادی یا معنوی متوجه کسی گردد، در صورت تقصیر، مقصر طبق موازین اسلامی ضامن است و در غیر این صورت خسارت به وسیله دولت جبران میشود و در هر حال از متهم اعاده حیثیت میگردد.»
مادهی 10 قانون مسئولیت مدنی نیز برای تحقق این مهم، مقرّر کرده است: «كسى كه به حيثيت و اعتبارات شخصى يا خانوادگى او لطمه وارد شود، مىتواند از كسى كه لطمه وارد آورده است، جبران زيان مادى و معنوى خود را بخواهد. هرگاه اهميت زيان و نوع تقصير ايجاب نمايد دادگاه مىتواند در صورت اثبات تقصير علاوه بر صدور حكم به خسارت مالى حكم به رفع زيان از طريق ديگر از قبيل الزام به عذرخواهى و درج حكم در جرايد و امثال آن نمايد.»
قانون مجازات اسلامی (مصوب 1375) هم در مواد 697 و 698 هرگونه انتساب ناروای عمل مجرمانه به دیگران و حتی انتشار هر مطلب دروغی دربارهی دیگران را جرم شناخته و همچنین تأکید کرده که باید از شخصی که آبروی او بر اثر نسبت دادن غیرواقعی چنین اعمالی آسیب دیده است، «اعادهی حیثیت» شود.
معنای دوم اعاده حیثیت
اگر انتساب اتهام به متهم مبتنی بر جهات قانونی و دلایل کافی بوده و در نهایت منجر به محکومیت قطعی گردد، علاوه بر اجرای مجازات قانونی (مانند حبس، جزای نقدی، تازیانه، انفصال از خدمت و…) شخص مجرم در صورت محکومیت به برخی از مجازاتهای قانونی خاص که در مادهی 25 قانون مجازات اسلامی مورد اشاره قرار گرفته است، بهطور دائم یا تا مدت معینی از حقوق اجتماعی (یعنی حق اشتغال در برخی مشاغل و مناصب مهم) محروم میشود.
این محرومیت از حقوق اجتماعی در قالب «مجازات تبعی» صورت میگیرد که به طور جبری همراه با مجازات اصلی بر مجرم تحمیل میگردد. اما از آنجا که بنای قانونگذار بر بازگشت دوبارهی خطاکاران به آغوش جامعه است، بیشتر محرومیتهای اجتماعی غیردائمی بوده و بسته به اهمیت جرم بین دو تا هفت سال متغیر است. پس از گذشت مدت مذکور، این محرومیتها منتفی میشود و به تعبیر تبصرهی 2 مادهی 26 قانون مجازات اسلامی از محکوم «اعادهی حیثیت» میگردد؛ یعنی از سجل کیفری شخص محکوم پاک میشود و میتوان از آن پس برای او گواهی عدم سوءپیشینه صادر نمود.
به طور کلی برای اعاده حیثیت، شخصی که آبرو و حیثیت او لکهدار شده است، میتواند در دادگاه به طرح شکایت افترا، مبادرت کند. در اینصورت شخص افترازننده به موجب قانون و حکم دادگاه مجرم شناخته و مجازات میشود. البته لازم به ذکر است که مساله افترا و هتک آبرو، یک بعد معنوی نیز دارد و طبیعتا فرد آسیبدیده باید این امکان را داشته باشد که برای جبران خسارت معنوی خود نیز درخواست بدهد.
مساله جبران خسارت معنوی ناشی از هتک حیثیت، در ماده 1 قانون مسئولیت مدنی مورد اشاره قرار گرفته است اما با این وجود، اصولا دادگاهها برای جبران خسارت معنوی ناشی از افترا حکم صادر نمیکنند و در نتیجه رویه قضایی مشابهی در این مورد وجود ندارد و دادگاهها تنها به ماده 697 و 698 قانون مجازات اسلامی استناد میکنند.
ماده 697 قانون مجازات اسلامی: هر کس به وسیله اوراق چاپی یا خطی یا به وسیله درج در روزنامه و جرائد یا نطق در مجامع یا به هر وسیله دیگر به کسی امری راصریحاً نسبت دهد یا آنها را منتشر نماید که مطابق قانون آن امر جرم محسوب میشود و نتواند صحت آن اسناد را ثابت نماید جز در مواردی کهموجب حد است به یک ماه تا یک سال حبس و تا (74) ضربه شلاق و یا یکی از آنها حسب مورد محکوم خواهد شد.
تبصره - در مواردی که نشر آن امر اشاعه فحشا محسوب گردد هر چند بتواند صحت اسناد را ثابت نماید مرتکب به مجازات مذکور محکوم خواهدشد.
ماده 698 قانون مجازات اسلامی: هر کس به قصد اضرار به غیر یا تشویش اذهان عمومی یا مقامات رسمی به وسیله نامه یا شکواییه یا مراسلات یا عرایض یا گزارش یاتوزیع هر گونه اوراق چاپی یا خطی با امضاء یا بدون امضاء اکاذیبی را اظهار نماید یا با همان مقاصد اعمالی را برخلاف حقیقت راساً یا به عنوان نقلقول به شخص حقیقی یا حقوقی یا مقامات رسمی تصریحاً یا تلویحاً نسبت دهد اعم از اینکه از طریق مزبور به نحوی از انحاء ضرر مادی یا معنوی بهغیر وارد شود یا نه علاوه بر اعاده حیثیت در صورت امکان، باید به حبس از دو ماه تا دو سال و یا شلاق تا (74) ضربه محکوم شود.