با انواع طلاق در قانون مدنی ایران آشنا شوید (قسمت دوم)
طلاق خلع و ویژگیهای آن
خلع به معنای کندن و جدا کردن است و در اصطلاح، به معنای رها ساختن زوجه در مقابل مال یا مهریه است. طبق ماده ۱۱۴۶ قانون مدنی طلاق خلع آن است که زن به واسطه کراهتی که از شوهر خود دارد در مقابل مالی که به شوهر میدهد، طلاق بگیرد، اعم از اینکه مال مزبور عین مهر یا معادل آن و یا بیشتر و یا کمتر از مهر باشد.
به عبارت دیگر زن میتواند با بخشیدن نفقهای که از شوهر خود طلبکار است، یا با بخشیدن تمام یا بخشی از مهریه خود به شوهر و قبول شوهر طلاق بگیرد، ولی اگر بعد از طلاق به مالی که بخشیده رجوع کند یعنی آن را پس بگیرد طلاق رجعی خواهد بود در این صورت مرد میتواند در دوران عده به همسرش رجوع نماید.
طلاق مبارات و ویژگیهای آن
در طلاق مبارات زن و شوهر هر دو از یکدیگر ابراز کراهت میکنند فلذا زن مالی را به شوهر تملیک میکند تا شوهر در برابر این مال او را طلاق دهد. این مال ممکن است عین مهریه، معادل آن یا کمتر از آن باشد، ولی نباید بیشتر از مهریه باشد.
سومین طلاقی که بعد از ۳ وصلت متوالی به عمل آید
اعم از اینکه وصلت در نتیجه رجوع باشد یا در نتیجه نکاح جدید؛ یعنی اگر زن و مردی ازدواج دائم (نه موقت) نمایند و ازدواج آنها به واسطه طلاق (نه فسخ نکاح) منحل گردد و بعد از منحل شدن ازدواج، دوباره با یکدیگر ازدواج نمایند و یا مرد از طلاق رجوع کند و این عمل تا ۳ بار تکرا شود طلاق سوم آنها بائن میشود؛ لذا دیگر امکان رجوع در مدت عده برای همسر وجود نخواهد داشت، زن و مرد بر هم حرام میگردند و مرد در صورتی می-تواند با همان زن ازدواج کند که زن با مرد دیگری ازدواج کند و با او رابطه جنسی برقرار کند و بعد مطلقه گردد و این ازدواج نیازمند عقد صحیح و قانونی است.
طلاق در صورت عسر و حرج زن
همان طور که میدانید اختیار طلاق با مرد است و مرد هر زمان که بخواهد میتواند زن خود را طلاق دهد، اما زن چنین حقی ندارد. مگر اینکه از همسر خود وکالت در طلاق داشته باشد یا بتواند در محضر دادگاه ثابت کند که در عسر و حرج (مشقت غیر قابل تحمل) قرار دارد، در این صورت میتواند از همسر خود طلاق بگیرد و این طلاق بائن است.
به موجب ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی عسر و حرج عبارت است از به وجود آمدن وضعیتی که ادامه زندگی را برای زوجه با مشقت همراه ساخته و تحمل آن مشکل باشد. بر اساس این ماده زن میتواند با اثبات یکی از موارد مندرج در ماده مذکور که از مصادیق عسر و حرج است از همسر خود جدا شود و این جدایی طلاق بائن محسوب میشود و در مدت عده برای مرد حق بازگشت وجود نخواهد داشت. لازم به ذکر است که اگر عسر و حرج زوجه اثبات شود صدور حکم طلاق مشروط به گذشت زوجه از مهریه یا بخشش مالی از جانب وی به زوج نیست.
مصادیق عسر و حرج به موجب ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی به شرح ذیل است:
۱- ترک زندگی خانوادگی توسط زوج حداقل به مدت ۶ ماه متوالی و یا ۹ ماه متناوب در مدت ۱ سال بدون عذر موجه.
۲- اعتیاد زوج به یکی از انواع مواد مخدر و یا ابتلا وی به مشروبات الکلی که به اساس زندگی خانوادگی خلل وارد آورد و امتناع یا عدم امکان الزام وی به ترک آن در مدتی که به تشخیص پزشک برای ترک اعتیاد لازم بوده است.
۳- محکومیت قطعی زوج به حبس ۵ سال یا بیشتر.
۴- ضرب و شتم یا هرگونه سوء رفتار مستمر زوج که عرفاً با توجه به وضعیت زوجه قابل تحمل نباشد.
۵- ابتلای زوج به بیماریهای صعبالعلاج روانی یا ساری یا هر عارضه صعبالعلاج دیگری که زندگی مشترک را مختل نماید.
موارد مندرج در این ماده مانع از آن نیست که دادگاه در سایر مواردی که عسر و حرج زن احراز شود، حکم طلاق صادر نماید. به عنوان مثال در صورتی که زوج با زوجه رابطه جنسی نداشته باشد میتواند از مصادیق عسر و حرج برای زوجه باشد بنابراین اگر زن به این دلیل تقاضای طلاق کند و مراتب اثبات شود دادگاه میتواند حکم طلاق را صادر کند.
تفاوت طلاق خلع و طلاق به علت عسر و حرج زن
بین طلاق خلع با طلاق ناشی از عسر و حرج تفاوت وجود دارد در طلاق خلع، زن به واسطه کراهتی که از شوهر دارد در مقابل مالی که به وی میدهد طلاق میگیرد، صدور حکم و اجرای صیغه طلاق خلع بدون رضایت مرد و صرفا به تقاضای زن، فاقد وجاهت شرعی و قانونی است؛ زیرا مرد باید بخشش زن را بپذیرد و حاضر باشد در قبال آن بخشش زن خود را طلاق بدهد و چنانچه مرد قبل از اجرای صیغه طلاق با رد آنچه که بذل شده از طلاق همسر خود منصرف شود نمیتوان زن را مطلقه نمود و نیز اگر زن در مدت عده به آنچه بذل نموده رجوع کند طلاق خلع تبدیل به طلاق رجعی میشود و مرد نیز میتواند به زن رجوع کند.
ولی طلاقی که به علت عسر و حرج زن باشد باعث صدور حکمِ اجبارِ مرد به طلاق میشود بدون آنکه به بخشش مالی از طرف زن نیاز باشد؛ بنابراین نیازی به بذل مال از ناحیه زن نیست که موضوع پذیرش یا عدم پذیرش آن توسط مرد پیش بیاید، در این حالت چنانچه مرد حاضر به طلاق نشود دادگاه میتواند او را اجبار به طلاق نماید و در صورتی که اجبار ممکن نباشد، زن به اذن قاضی و با حکم دادگاه طلاق داده میشود.
طلاق به علت عسر و حرج زن، بائن است و به هیچ وجه برای مرد حق رجوع نیست به بیان سادهتر در طلاق خلع اگر زن به بخشش خود رجوع نماید طلاق بائن تبدیل به طلاق رجعی میشود و برای مرد حق رجوع در مدت عده حاصل میشود، اما طلاق به واسطه عسر و حرج زن قطعی و لازم الاجرا است و مرد به هیچ وجه حق رجوع ندارد.
طلاق توافقی
در این نوع طلاق فرض بر این است که زن و شوهر با جدایی موافق هستند لذا دادخواست طلاق توافقی را به دادگاه تقدیم میکنند در این صورت دادگاه معمولا از میان افراد نزدیک خانواده زوجین ۲ نفر را به عنوان داور انتخاب میکند اگر آنها نتوانند میان زن و شوهر سازش برقرار نمایند باید توافق آنها را در مورد مسائل مالی، حضانت و ملاقات اطفال مشترک جلب و به دادگاه ارائه کنند تا دادگاه گواهی عدم امکان سازش را صادر نماید. در صورتی که در مورد مسائل یاد شده توافق حاصل نشود دادگاه از صدور حکم طلاق توافقی خودداری میکند و کسی که خواهان طلاق است باید به روش دیگر اقدام کند.
هر گاه طلاق توافقی باشد ماهیتا مبارات (یعنی کراهت طرفینی) است که البته در رای دادگاه، معمولا طلاق خلع نوشته میباشد. طلاق خلع همانطور که گفته شد بائن است و مرد حق رجوع ندارد، اما نکتهای در طلاق خلع وجود دارد و آن اینکه زن تا پایان عده میتواند با مراجعه به دفترخانهای که صیغه طلاق را خوانده است به آنچه بخشیده رجوع کند و پس از رجوع زن به آنچه بذل کرده مثلا مهریه، نوع طلاق از بائن به رجعی تبدیل میشود و مرد نیز میتواند طلاق را بر هم زند.